کاشت مو 3
میکروگرافت کرد . در اواخر دهه 80 , پزشک معالج B . L Limmer به کارگیری از میکروسکوپ برجسته نما را برای تبدیل یک نوار دهنده به میکروگرافت های کوچک باب کرد . در پی آن نحوه کاشت مو واحد فولیکولی آغاز به شکل گیری کرد و شکاف گرافت ها و میزان آنان کوچکتر شد . این گرافت های کوچکتر به جراحان اجازه میدهد تا گرافت های واحد فولیکولی بیشتری را در حوزه پذیرنده قرار دهند .
پیرو پیروزی های کسب شده جراحان نیز دقت بیشتری بهاین کلیت ماجرای گرافت های کاشت شده معطوف ساختند . اتخاذ تکنیک برش جانبی در اوایل آغاز سال 2000 , منجر شد تا جراحان کاشتـ مو 2 تا 4 گرافت واحد فولیکولی مو را گزینش نمایند که سبب شد مو کاشته شده خوب تر بر روی پووست سر قرار گیرد و ناحیه ای که طاس است را خوبتر در بر بگیرد .
گرچه یک جنبه منفی این روش این است که برش های جانبی همینطور منجربه از هم گسیختگی حالت رگ ها بیشتر از برش هایی می شود که موازات شکاف سهمی جمجمه ( ساژیتال ) زده می شود ; براین اساس به کار گیری از برش های ساژیتال منجر می شود که موها و رگ های خونی کمتری با این فرض که ابزار برش دهی متساوی میباشند , برش زده شود . یکیاز جنبه های مثبت برش های ساژیتال این است که آنها خوب تر به داخل فرو برده میشوند و از برش متقاطع فولیکول دوری می نماید . در نتیجه سبب می شود پزشکان نیاز به تراشیدن قسمت پذیرنده نداشته باشند .